هیئت پنج تن آل عبای نوشهر

جلسه هفتگی "دوشنــبه ها" ، ساعت ۲۱ در نوشهر->بلوار خیریان -> خیابان شـاهد - کوچه شاهد ۴ تلفن: 374 20 99 0911

هیئت پنج تن آل عبای نوشهر

جلسه هفتگی "دوشنــبه ها" ، ساعت ۲۱ در نوشهر->بلوار خیریان -> خیابان شـاهد - کوچه شاهد ۴ تلفن: 374 20 99 0911

وفات حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) تسلیت باد

حضرت عبدالعظیم الحسنی (ع)، نواده پاک امام حسن مجتبی (ع) و از راویان حدیث و از دانشمندان بزرگی است که محضر سه تن از امامان معصوم را درک کرده و از محضر ایشان بهره برده است.

سخنان ائمه (ع) در مورد این شخصیت بارز و محبوب و مورد اعتماد نزد اهل بیت (ع) نشان از شخصیت علمی و مدارج بالای معنوی دارد، چنانچه در روایتی مشهور، امام هادی (ع) زیارت بارگاه حضرت عبدالعظیم الحسنی (ع) را برابر با زیارت مزار منور حضرت سیدالشهداء (ع) در کربلا دانسته است.

نسب ایشان

مطابق زیارتنامه ای که در آرامگاه قرار دارد، عبدالعظیم فرزند علی فرزند حسین فرزند زید فرزند حسن مجتبی بوده است.

همچنین در برخی منابع نسب عبدالعظیم به این شکل است: عبدالعظیم پسر عبدالله پسر علی پسر حسن پسر زید پسر حسن‌المجتبی پسر علی بن ابیطالب.

وفات ایشان

عبدالعظیم در حال خوف از خلیفه وقت فرار کرده و به شهرری وارد می‌شود و در سرداب خانه‌ی یکی از شیعیان آن شهر سکنی می‌گیرد. او روزها روزه می‌گرفت و شب‌ها به نماز می‌ایستاد. او گاهی پنهانی از خانه بیرون می‌آمد و قبری را که اکنون روبروی آرامگاهش است زیارت می‌کرد.

خبر ورود او در بین شیعیان شهر پیچید. در همین روزها یکی از شیعیان، پیامبر را در خواب دیده و پیامبر به او خبر می‌دهد که یکی از فرزندان من در این شهر سکنی گرفته‌است که در «کوی بردگان» زندگی می‌کند؛ او به زودی از دنیا می‌رود و نزدیک درخت سیبی که در باغ عبدالجبار بن عبدالوهاب مدفون می‌شود و پیامبر درخت معهود را به او نشان می‌دهد. فردای آن شب به خانه صاحب باغ رفته و به او می‌گوید می‌خواهم باغ را بخرم. صاحب باغ دلیل را از او می‌پرسد و او هم خواب شب پیش را برایش می‌گوید. صاحب باغ می‌گوید من هم چنین خوابی دیدم و قصد دارم این باغ را برای سادات و شیعیان وقف کنم.

پس از مدتی عبدالعظیم بیمار می‌شود و چندی بعد در می‌گذرد. هنگامی که خواستند او را غسل بدهند کاغذی را در پیراهنش می‌یابند که او خود و پدرانش را نام می‌برد: من ابوالقاسم پسر عبدالله پسر علی پسر حسن پسر زید پسر حسن‌بن‌علی پسر علی بن ابیطالب هستم.

آرامگاه های پیرامون

بسیاری از مشاهیر ایران در جوار ضریح و رواق‌های اطراف، عمدتاً در باغ طوطی، به خاک سپرده شده‌اند. از جمله: ناصرالدین‌شاه قاجار، آیت‌الله سیدابوالقاسم کاشانی (همچنین همسر و پسر وی)، علامه محمد قزوینی، عباس اقبال آشتیانی، ملا علی کنی، شیخ محمد خیابانی، ستارخان، حجت‌الاسلام محمدتقی فلسفی واعظ شهیر و برخی حکام اردلان که از وابستگان پادشاهان قاجار بودند نیز در این مکان آرمیده‌اند.

منابع

1- سید محمدتقی مصطفوی، آثار تاریخی طهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، تهران، ۱۳۷۵

2- عزیزالله عطاردی، زندگانی حضرت عبدالعظیم، انتشارات کتابخانه صدر، تهران، صفحه 27


وفات پسر کریم آل طاها را 


به محضر امام عصر (عج) تسلیت می گوییم.


التماس دعا

ادامه مطلب ...

مطالبی در خصوص شخصیت آقا ابالفضل العباس (ع)

تربیت روحی، اخلاقی و جسمی

 

پیداست که عباس (ع) نیز از همان آغاز و در همان خانه با مفهوم ستیز با ظلم آشنا شده و از همانجا زمینه‌های ایستادگی و جانفشانی در راه حق در او به وجود آمده است. در محضر پدری که خیبرهای الحاد را در هم کوبیده و فتح کرده بود و در دامان مادری که انگیزه ازدواج شوهرش با او را تا دم مرگ از یاد نبرد و آن را بُن مایه تربیت فرزندان برومندش قرارداد، تربیت می‌شد. ام البنین از همان آغاز فرزندان خود را بلاگردان فرزندان فاطمه (س) دانست و پس از شهادت شوهر مظلومش، علی (ع)، هرگز به ازدواج مردی دیگر در نیامد.

تاریخ گویای آن است که امیرالمؤمنین (ع) تلاش فراوانی مبنی بر تربیت فرزندان خود داشتند و عباس (ع) را افزون بر تربیت در جنبه‌های روحی و اخلاقی از نظر جسمانی نیز مورد تربیت و پرورش قرار می‌دادند تا جایی که از تناسب اندام و ورزیدگی اعضای او، به خوبی توانایی و آمادگی بالای جسمانی او فهمیده می‌شد.

از جمله بازیهایی که در دوران کودکی و نوجوانی عباس (ع) بین کودکان و نوجوانان رایج بود، بازی‌ای به نام «مداحی» بود که تا اندازه‌ای شبیه به ورزش گلف است و در ایران زمین به «چوگان» شهرت داشته است. این بازی که به دو گونه سواره یا پیاده امکان پذیر بود. افراد با چوبی که در دست داشتند، سعی می‌کردند تا گوی را از دست حریف بیرون آورده، به چاله‌ای بیندازند که متعلق به طرف مقابل است.

این گونه سرگرمی‌ها نقش مهمی در چالاکی و ورزیدگی کودکان داشت. علاوه بر آن در تاریخ هست که امیرالمؤمنین (ع) به توصیه‌های پیامبر (ص) مبنی بر ورزش جوانان و نوجوانان، اعم از سوارکاری، تیراندازی، کشتی و شنا جامه عمل می‌پوشانید و خود شخصا، فنون نظامی را به عباس (ع) می‌آموخت که این موضوع نیز گام مؤثر و سازنده‌ای در پرورشهای جسمانی عباس (ع) به شمار می‌رفت.

 

تجربه ی سقایی قبل از واقعه ی عاشورا

 

پس از ورود سپاه ۸۵ هزار نفری معاویه به صفین، او به منظور شکست دادن امیرالمؤمنین (ع) عده زیادی را مأمور نگهبانی از آب راه فرات نمود و «ابوالاعور اسلمی» را مسئول آن قسمت کرد. سپاهیان خسته و تشنه امیرالمؤمنین (ع) وقتی به صفین رسیدند، آب را به روی خود بسته دیدند.

تشنگی بیش از حد سپاه، امیرالمؤمنین (ع) را وا داشت تا عده‌ای را به فرماندهی «صعصعة بن صوحان» و «شبث بن ربعی» برای آوردن آب اعزام نماید. آنان به همراه تعدادی از سپاهیان، به فرات حمله کردند و آب آوردند. در این یورش امام حسین (ع) و آقا اباالفضل العباس (ع) نیز شرکت داشتند و مالک اشتر این گروه را هدایت کرد.

 

دوشادوش ارباب حسین (ع) [پیروی بی چون و چرا از امام زمان خود]

 

در تاریخ آمده است که وقتی حضرت قصد حرکت به سمت کربلا را داشتند و قیام در شرف وقوع بود، بسیاری از افراد سرشناس و نزدیکان آن حضرت به نیت خیرخواهی، ایشان را از شرکت در این قیام بازداشتند، اما آقا  عباس (ع) با وجود نسبت برادری خود با سالار شهیدان، هیچ‌گاه ایشان را از رفتن به کربلا منع نکردند. این موضوع از نکات برجسته آقا ابالفضل العباس (ع) است که از ابتدا تا انتهای قیام تنها تابع امام خود بودند و هیچ‌گاه زبان به اظهار نظر و خطاب به امام خود نمی‌گشودند

 

چرا باب الحوائج؟

 

پس از بازگشت امام مجتبی علیه‌السلام به مدینه، آقا ابالفضل العباس (ع) در کنار امام به دستگیری از نیازمندان پرداخته و هدایای کریمانه برادر خود را بین مردم تقسیم می‌کردند.  در این دوران بود که ایشان لقب «باب الحوائج» یافتند و وسیله دستگیری و حمایت از محرومین جامعه شدند.

ایشان در تمام این دوران در حمایت و اظهار ارادت به امام خویش کوتاهی نکرد، تا آن زمان که دسیسه پسر ابوسفیان، امام حسن علیه‌السلام را به شهادت رساند. وقتی دشمنان به آن نیز بسنده نکرده و بدن مسموم ایشان را آماج تیرهای کینه توزی خود قرار دادند، کاسه صبر عباس علیه‌السلام لبریز شد و غیرت حیدری‌اش به جوش آمد. دست بر قبضه شمشیر برد، اما دستان مهربان امام حسین علیه‌السلام نگذاشت آن را از غلاف بیرون آورد و برادر غیور خود را باز هم دعوت به صبر نمود.

مطالبی در خصوص شخصیت بی بی زینب (س)

در حادثه کربلا یکی از چهره های خیلی مهم و تعیین کننده که بار سنگین پیام رسانی امام حسین (ع) را بر عهده گرفت و به خوبی هم انجام داد شخصیت و زنی است به نام زینب(س) . این بانوی بزگوار که خواهر امام حسین(ع) و دختر امام علی(ع)است


 در حادثه کربلا اگر به طور اجمال به زندگی ایشان نگاه کنیم در حادثه کربلا ایشان 54 یا 55 سال داشتند زیرا که ایشان در پنجم ماه جمادی الاول در مدینه متولد شد و در همان زمان او را نزد پدر بزرگوارش امیرمومنان آوردند که نامگذاری کند ولی امام علی فرمود: من در این کار از جدش رسول خدا سبقت نمی گیرم و پیغمبر اکرم (ص)در آنوقت در سفر بودند پس صبر کردند تا رسول خدا از سفر بازگشته و آن کودک را زینب نام نهادند و بنابرروایتی پیامبر بزرگ اسلام فرمود که من به خدواند سبقت نمی گیرم درنامگذاری این کودک دراین زمان بود که جبرئیل به حضور رسول خدا رسیدند و نام زینب را از سوی خدا برای او آوردند.



ادامه مطلب ...

محل دفن سر مطهر ارباب حسین (ع)

ملحق‌سازی رأس مطهر امام حسین علیه السلام به بدن مطهرشان توسط امام سجاد علیه السلام (61ق)

 

 

در این که سر امام حسین علیه‌السلام کجا دفن شده است، منابع تاریخی شیعه و سنی گزارش‌های گوناگونی آورده‌اند تا آنجا که هفت قول در این باره گفته شده است.

 


ادامه مطلب ...

آسمان و زمین چهل روز بر مصیبت امام حسین(ع) گریست؟


امام حسین
برخی اشکال می کنند که مگر می شود آسمان و زمین گریه کند! مگر آسمان چشم دارد؟ این با عقل جور در نمی آید. عقل هر انسانی اذعان دارد چیزی که ابزار گریه کردن را ندارد قادر بر گریه کردن نیست. از طرفی این مطلب در روایات آمده است: ابن قولویه در کتاب کامل الزیارات در باب بیست و ششم - گریستن تمام مخلوقات بر حضرت حسین بن على علیهماالسلام- به سندش از زراره نقل نموده که وى گفت: امام صادق علیه السلام فرمودند: اى زراره آسمان تا چهل روز بر حسین بن على علیهماالسّلام خون بارید و زمین تا چهل روز تار و تاریک بود و خورشید تا چهل روز گرفته و نورش سرخ بود و ... (1)

ادامه مطلب ...