هیئت پنج تن آل عبای نوشهر

جلسه هفتگی "دوشنــبه ها" ، ساعت ۲۱ در نوشهر->بلوار خیریان -> خیابان شـاهد - کوچه شاهد ۴ تلفن: 374 20 99 0911

هیئت پنج تن آل عبای نوشهر

جلسه هفتگی "دوشنــبه ها" ، ساعت ۲۱ در نوشهر->بلوار خیریان -> خیابان شـاهد - کوچه شاهد ۴ تلفن: 374 20 99 0911

فلسفه مشکی پوشان

شیعه در ایام عادی و روزهای معمول زندگی از پوشیدن لباس سیاه پرهیز می کند؛ اما به دهه اول محرم یا آخر صفر، ایام شهادت امیرمؤمنان (ع) و فاطمه زهرا (س) و نظایر آن که می رسد جامه مشکین می پوشد و در و دیوار و کوی و برزن را سیاه پوش می کند . فلسفه این سیاه پوشی چیست؟

لوازم دوستی

قرآن و روایات، دوستی خاندان رسول اکرم (ص) را بر مسلمانان واجب کرده اند.[1] دوستی لوازمی دارد و محب صادق کسی است که شرط دوستی را - چنان که باید و شاید - به جای آورد .

یکی از مهم ترین لوازم دوستی، همراهی و همدلی با دوستان در غم ها و شادی ها است . از این رو، احادیث بر برپایی جشن و سرور در ایام شادی اهل بیت (ع) و ابراز حزن و اندوه در مواقع سوگ آنان تاکید ورزیده اند . حضرت علی (ع) می فرماید: شیعه و پیروان ما در شادی و حزن ما شرکت دارند؛[2]

امام صادق (ع) نیز فرمود: «شیعتنا جزء منا خلقوا من فضل طینتنا، یسوؤهم ما یسوءنا ما یسرهم ما یسرنا...[3]

شیعیان ما پاره‌ای از خود ما بوده و از زیادی گل ما خلق شده اند، آنچه ما را بدحال یا خوشحال می سازد، آنان را بدحال و خوشحال می گرداند.این وظیفه عقلانی و شرعی ایجاب می کند که در ایام عزاداری اهل بیت (ع) حزن و اندوه خود را در گفتار (اشک و آه و ناله و زاری،[4] رفتار (کم خوردن و کم آشامیدن)[5]، و حتی پوشاک (پوشیدن لباسی که از حیث جنس و رنگ و نحوه پوشش در عرف حکایتگر اندوه و ناراحتی است) آشکار سازیم; اما چرا لباس و پوشش سیاه؟ چرا سیاه پوشی؟

در نقل های تاریخی موارد فراوان می توان یافت که برای نشان دادن هیبت و تشخص فرد، گروه، حکومت یا مساله ای از این رنگ استفاده شده است.[6] یکی دیگر از خواص و آثار رنگ سیاه، آن است که این رنگ به صورت طبیعی، رنگی حزن آور و دلگیر و مناسب عزا و ماتم است . از همین رو، بسیاری از مردم جهان از این رنگ برای اظهار اندوه در مرگ دوستان و عزیزان خود سود می جویند . البته انتخاب رنگ سیاه در ایام سوگواری، علاوه بر نکته فوق، علتی منطقی - عاطفی نیز دارد . آن که در ماتم عزیزان خویش جامه سیاه می پوشد و در و دیوار را سیاهپوش می کند، بااین عمل می خواهد بگوید و بفهماند: عزیز از دست رفته، مایه روشنی چشم و فروغ دیدگانم بود و دفن پیکرش در دل خاک به سان افول ماه و خورشید در چاه مغرب، پهنه حیات و زندگی را در چشمم تیره و تار ساخته و زمین و زمان را در سیاهی و ظلمت فرو برده است . این مطلب شواهد گوناگون دارد . حضرت زهرا (س) هشت روز پس از رحلت حضرت رسول (ص)، بر مزار آن حضرت فریاد برآورد: «ای پدر، تو رفتی و با رفتن تو دنیا روشنی های خویش را از ما برگرفت و نعمت و خوشی اش را از ما دریغ کرد . جهان، به حسن و جمال تو، روشن و درخشان بود [ولی اکنون با رفتن تو] روز روشن آن سیاه گشته و تر و خشکش حکایت از شب های بس تاریک دارد . . . و حزن و اندوه، همواره، ملازم ما است...»[7]

سابقه سیاه پوشی

شواهد تاریخی و ادبی نشان می دهد، رنگ سیاه از دیر باز در میان بسیاری از ملل و اقوام نشان عزا و اندوه بوده است . این امر به ایران یا دوران اسلام اختصاص ندارد و اعراب پیش از اسلام، ایرانیان و یونانیان باستان در عزا جامه سیاه یا کبود می پوشیدند .[8]

سیاهپوشی در میان اهل بیت (ع)

گزارش های مستند تاریخی حکایتگر این حقیقت است که پیامبر اسلام (ص) و ائمه اطهار (ع) نیز بر این سنت منطقی و رسم طبیعی مهر تایید گذاشته و خود در عزای عزیزانشان سیاه پوشیده اند . به روایت ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه، امام حسن (ع) در سوگ امیرمؤمنان علی (ع) جامه سیاه پوشید و با همین جامه برای مردم خطبه خواند.[9]

براساس حدیثی که اکثر محدثان نقل کرده اند، زنان بنی هاشم در سوگ اباعبدالله الحسین (ع) جامه سیاه پوشیدند: «لما قتل الحسین بن علی (ع) لبس نساء بنی هاشم السواد و المسوح و کن لاتشتکین من حر و لا برد و کان علی بن الحسین (ع) یعمل لهن الطعام للماتم؛[10]

وقتی امام حسین بن علی (ع) به شهادت رسید، زنان بنی هاشم لباس های سیاه و جامه های خشن مویین پوشیدند و از گرما و سرما شکایت نمی کردند و پدرم علی بن الحسین (ع) به علت [اشتغال آنان به] مراسم عزاداری، برایشان غذا درست می کرد.

مرحوم کلینی چنان نقل می کند که سلیمان بن راشد از پدرش نقل کرد: امام سجاد (ع) را دیدم که جبه ای جلو باز و سیاه رنگ و طیلسانی کبود رنگ پوشیده بود.[11] این شیوه از سوی دیگر ائمه (ع) و بزرگانی چون ام سلمه، مختار ثقفی و سیف بن عمیره نخعی کوفی جریان داشته و در عصر غیبت تا کنون تداوم یافته است.[12]

سخن پایانی

آنچه به اجمال و اختصار گذشت، نشان می دهد: اولا، سیاهپوشی سنت منطقی بشر در طول تاریخ بوده و در ایران باستان، یونان و اعراب رواج داشته است.

ثانیا، سیاهپوشی بر مصائب اهل بیت (ع) تداوم همان سیره انسانی است .

ثالثا، سیاهپوشی از سوی عباسیان یا اعراب پس از اسلام به ایران منتقل نشده، از دیرباز در فرهنگ و تمدن ملت ایران ریشه داشته است . به هر روی، لباس سیاه نشانه عشق و دوستی به ساحت امامان پاک اعلان جانبداری از سرور آزادگان در جبهه ستیز حق و باطل و اظهار تیره شدن آفاق حیات معنوی است .

آن که در عزای امامان نور (ع( خصوصا سالار شهیدان، جامه سیاه می پوشد، جسمی تیره ولی جانی روشن دارد، در ظاهر سیاه است ولی در باطن سپید .

و چه خوش گفته است شیخ محمود شبستری در گلشن راز:

سیاهی گر بدانی نور ذات است            به تاریکی درون، آب حیات است

چه می گویم که هست این نکته ، باریک شب روشن میان روز تاریک



[1] شوری (42): 23; هود (11): 29; میزان الحکمة، ج 2، ص 236 .

[2] بحارالانوار، ج 44، ص 287 .

[3] امالی، شیخ طوسی، ص 305 .

[4] چشمه فیض

[5] طبق فرموده امام صادق (ع) به معاویه بن وهب، عزاداران سیدالشهداء (ع) در روز عاشورا از آب و غذا دوری جویند تا آن که یک ساعت از وقت فضیلت نماز عصر بگذرد، آنگاه در حد لزوم به غذای معمول صاحبان مصیبت، سد جوع و عطش کنند .(نگا: تاریخ النیاحة الامام الشهید الحسین بن علی (ع)، سید صالح شهرستانی، ج 1، ص 157- 159) این روایت باید برای ما تامل برانگیز باشد.

[6] در کتاب برهان قاطع در برابر واژه سیاهپوش آمده است: «شب گرد و عسس و میر بازار و میر شب را گویند، و چاووش را نیز گفته اند و آن کسی باشد که پیشاپیش پادشاه دور باش گوید و این جماعت در قدیم به جهت هیبت و صلابت و سیاست سیاه می پوشیده اند،» (برهان قاطع، محمد حسین تبریزی، ص 683) ابن اثیر یکی از مورخان برجسته می نویسد: ابومسلم خراسانی روزی خطبه خواند . مردی برخاست و پرسید: این علامت سیاه که بر تو می بینم چیست؟ گفت: ابو زبیر از جابر بن عبدالله انصاری روایت کرده است که گفت: پیغمبر (ص) هنگام فتح مکه عمامه سیاه بر سرداشت و این لباس هیبت و لباس دولت است .» (الکامل، ابن اثیر، ترجمه عباس خلیلی، ج 9، ص 114)

[7] بحارالانوار، ج 43، ص 174- 180 .

[8] تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری، آدام متز، ترجمه علی رضا ذکاوتی قراگزلو، ج 2، ص 127 به بعد; سیاهپوشی در سوگ ائمه نور . همان ص 53- 93 .

[9] شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج 16، ص 22 .

[10] بحارالانوار، ج 45، ص 188; وسائل الشیعة، ج 2، ص 890 .

[11] وسائل الشیعه، ج 3، ص 361 .

[12] سیاهپوشی در سوگ ائمه نور، ص 129- 155 .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد